به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» مدتی بود پس از فعال شدن مکانیزم ماشه از سوی کشورهای اروپایی، انگشت اتهام و موج سنگین انتقادات متوجه حسن روحانی و محمدجواد ظریف شد؛ چه در محافل سیاسی و کارشناسی و چه در فضای مجازی و رسانههای عمومی. علت این حملات، وعدهها و اظهارات مکرر این دو مقام در دوران برجام بود. آنان بارها گفتند و تأکید کردند که «تحریمها لغو شدهاند نه تعلیق»، در حالیکه اکنون مشخص شده این لغو صرفاً تعلیق دهسالهای بوده است.

ظریف نیز بارها در مصاحبهها و سخنرانیها اعلام کرد که «مکانیزم ماشه» یا همان «اسنپبک» در برجام وجود ندارد، اما بعدها ناچار شد بپذیرد که چنین بندی هست ولی آن را فاقد قابلیت اجرایی دانست — بندی که امروز کشورهای اروپایی دقیقاً از آن برای فشار به ایران استفاده میکنند.
در نتیجه، پس از انتشار خبر فعال شدن مکانیزم ماشه، موجی از انتقادات سنگین و منطقی متوجه روحانی و ظریف شد و آنان بهطور جدی زیر سؤال رفتند. اما درست در همین مقطع، به شکلی ناگهانی و هماهنگ، فیلمی از مراسم عروسی دختر دریادار شمخوانی — دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت روحانی — در شبکههای اجتماعی پخش و وایرال شد.
این فیلم که مربوط به ماهها پیش است، مجلسی بسیار لاکچری را نشان میدهد با حجابی نامناسب در میان زنان حاضر، بهویژه خود عروس، و فضایی کاملاً دور از ارزشهای اعلامی مسئولان جمهوری اسلامی. این تصاویر در افکار عمومی این پیام را القا میکرد که برخی مدیران دولتی در حالی مردم را به سادهزیستی و رعایت حجاب فرا میخوانند که خود نه به حجاب پایبندند و نه از تجملگرایی پرهیز دارند.
اما نکته مهم اینجاست که زمان انتشار این کلیپ درست زمانی بود که افکار عمومی و رسانهها متوجه پاسخخواهی از روحانی و ظریف درباره عملکردشان در برجام شده بودند. همین هم باعث شد بسیاری از ناظران این گمان را مطرح کنند که انتشار این فیلم با هدف انحراف افکار عمومی از موضوع اصلی صورت گرفته است. چراکه اکنون مسئلهی اصلی کشور عروسی دختر یک مقام پیشین نیست، بلکه «فضاحت برجامی» است که مسئولان وقت بارها در مورد آن خلاف واقع به مردم گفتند.
دولت وقت در سالهای اجرای برجام، هرگاه در برابر انتقادات قرار میگرفت، یا همهچیز را به گردن رهبری میانداخت و میگفت «با هماهنگی رهبری بوده»، یا در مواقع دیگر از پاسخگویی طفره میرفت و حتی روحانی در مواجهه با نقدها گفت: «برجام را خدا آورد، ما کارهای نبودیم»؛ در حالیکه رهبر انقلاب در سخنرانیهای علنی، ضمن حمایت مشروط از مذاکرات، بارها خطوط قرمز را گوشزد کرده و نسبت به بدعهدی آمریکا هشدار داده بودند اما خود ایشان به زیرپا گذاشتن شروطی که به دولت ارائه کردند را در یک سخنرانی عمومی اعلام کردند.
در چنین شرایطی، ضروری است مردم هوشیار باشند و فریب این بازیهای رسانهای را نخورند. نباید اجازه داد موضوعات فرعی و حاشیهای، مسئله اصلی یعنی مطالبه ملی «پاسخگویی درباره دروغهای برجامی» را به حاشیه براند.
قطعاٌ برگزاری عروسی تجملی آنهم با زیرپا گذذاشتن اصول دینی آن هم از سوی شخصی که سالهای مسئولیتهای مهمی در نظام اسلامی داشته پذیرفته نیست و او هم باید به مردم پاسخگو باشد که چرا چنین اصولی را زیرپا گذاشته اما باتوجه به شرایط کنونی کشور و اهم و مهم کردن موضعات قابل پیگیری، نباید پرونده مطالبه مسئله فوق مهم و ضروری و حیاتی برجام نافرجام و پر ضرر تا قبل از به نتیجه رسیدن با اینجور مسائل به حاشیه رانده شود.
البته شاید بخشی از پاسخ این مطالبه را بتوان در سخنان ولیالله سیف، رئیس وقت بانک مرکزی، جستوجو کرد. او روایت کرده بود که در برابر یکی از تصمیمهای اقتصادی که رئیسجمهور وقت از او میخواست و میدانست تبعاتش در دو تا سه سال آینده گریبان کشور را میگیرد، مقاومت کرده است. به گفته سیف، روحانی در واکنش گفته بود: «من مسئول دوره خودم هستم، به دوره های دیگه کاری ندارم.»
از این اظهارات و عملکردها، پرسشهایی جدی در ذهن جامعه شکل میگیرد: آیا روحانی و ظریف برای مقاصد سیاسی و انتخاباتی، عامدانه و مکرر خلاف حقیقت را به مردم گفتند؟ آیا هدف آنان از این توافق، نه تأمین منافع ملی، بلکه بهرهبرداری کوتاهمدت سیاسی و تضعیف سیاستهای ضداستکباری و مقاومتمحور جمهوری اسلامی بود؟
اینها پرسشهایی است که افکار عمومی حق دارد پاسخی روشن و صادقانه برای آنها بخواهد. تا زمانی که این پاسخ داده نشود، خطر تکرار همان اشتباهات و اعتمادهای بیپایه همچنان وجود دارد.
یادداشت: محمدعلی عزیزنژاد فعال رسانهای