به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه، در میدان نبرد امروز، گلولهای شلیک نمیشود اما امنیت ملی ایران زیر آتش است؛ آتش روایتهایی که با بودجههای خارجی، اتاقهای فکر سایبری و رسانههای ضدایرانی، ذهن جامعه را هدف گرفتهاند و این جنگ بیصدا، با مهندسی نارضایتی، بحرانسازی و تحریک شکافهای هویتی، در پی فروپاشی از درون است، بنابراین کجکارکردی و انفعال در برابر این تهاجم، بهمعنای واگذاری کنترل افکار عمومی به دشمنی است که برای بیثباتسازی ایران، روایت را به سلاح بدل کرده است.

سینا قربانی تحلیلگر و کارشناس مسائل رسانه جنگ در جریان است، اما نه در میدانهای مینگذاریشده یا آسمانهای پر از پهپاد، بلکه در ذهنها، در روایتها، در قابهای خبری و در شبکههای اجتماعی؛ دشمنان ایران با تجهیز کامل به زرادخانهای از رسانههای فرامرزی، اتاقهای فکر سایبری و ارتشهای ترول و ربات، جبههای بیوقفه علیه امنیت ملی ما گشودهاند.این جنگ، بیصدا اما ویرانگر است؛ گلولهای شلیک نمیشود، اما اعتماد عمومی را هدف گرفتهاند؛ خون نمیریزد، اما انسجام اجتماعی را پارهپاره میکنند و این نبرد، جنگی است برای تصرف ذهنها، برای تحریف واقعیت و برای فروپاشی از درون.
در این میدان، بیطرفی معنا ندارد؛ یا روایتساز هستی یا روایتباخته، یا افکار عمومی را هدایت میکنی یا در گرداب عملیات روانی دشمن غرق میشوی، بنابراین هر لحظه تأخیر در شناخت بسترهای این تهدید، بهمعنای واگذاری خاکریزهای ذهنی جامعه به دشمنانی است که با نقاب رسانه، در پی براندازی نرم و بیهزینهاند.
جنگ رسانهای؛ ابزار براندازی نرم و تهدید سخت امنیت ملیرسانههای ضدایرانی، مأموریت مشخصی دارند: تضعیف اقتدار ملی، تخریب اعتماد عمومی و ایجاد اختلال در ساختارهای تصمیمساز و تصمیمگیر کشور و آنها با بهرهگیری از تکنیکهای شناختی، روایتسازیهای هدفمند و انتشار اطلاعات تحریفشده، تلاش میکنند تا جامعه ایرانی را در وضعیت « بیثباتی ادراکی » قرار دهند، که این دقیقاً همان نقطهای است که امنیت ملی آسیبپذیر میشود.
رسانههای ضد ایرانی چگونه امنیت ملی را تخریب میکنند؟
– بحرانسازی اقتصادی و القای فروپاشیدر مقاطع حساس اقتصادی، رسانههای فارسیزبان خارجنشین با بزرگنمایی مشکلات معیشتی و القای فروپاشی قریبالوقوع، افکار عمومی را به سمت بیاعتمادی سوق میدهند؛ برای مثال، در جریان نوسانات ارزی این رسانهها با انتشار گزارشهای اغراقآمیز، مصاحبههای گزینشی و تحلیلهای جهتدار، احساس ناامنی روانی را در جامعه تزریق میکنند، که این عملیات روانی، مستقیماً بر امنیت ملی اثر میگذارد؛ چرا که ناامنی اقتصادی، زمینهساز نارضایتی اجتماعی، اعتراضات خیابانی، و اختلال در نظم عمومی میشود.
– تحریک قومیتگرایی و شکافهای هویتییکی دیگر از تاکتیکهای ثابت رسانههای حریف، تمرکز بر اختلافات قومی و مذهبی با هدف تضعیف انسجام ملی است؛ این رسانهها با برجستهسازی مطالبات قومی، القای تبعیض ساختاری و انتشار محتوای تحریکآمیز، تلاش میکنند تا گروههای خاص را در برابر حاکمیت قرار دهند. برای نمونه، در مناطق مرزی با انتشار ویدیوهای گزینشی، مصاحبههای تحریکآمیز و روایتسازیهای تجزیهطلبانه، سعی در ایجاد نارضایتی و بیثباتی دارند.
بازآرایی راهبردی برای پیروزی در جنگ روایتهاجنگ رسانهای علیه ایران، نه یک تهدید جانبی، بلکه یک محور مرکزی در راهبرد براندازی نرم دشمنان است؛ این جنگ با هدف تصرف ذهنها، تخریب روایت ملی و ایجاد اختلال در ساختارهای تصمیمستزی و تصمیمگیری، بهصورت مستمر و چندلایه در حال اجراست؛ بنابراین مقابله با آن، نیازمند عبور از واکنشهای مقطعی و ورود به سطحی از بازطراحی راهبردی است که رسانه را نه صرفا ابزار اطلاعرسانی، بلکه سلاحی برای دفاع از امنیت ملی تعریف کند.در این مسیر، چهار محور راهبردی باید بهصورت همافزا و پیوسته دنبال شود:
- بازپسگیری جبهه روایت
- مقاومسازی ذهن جامعه
- رصد و تحلیل مستمر عملیات دشمن به صورت ملی،استانی،محلی
- بازتعریف نقش رسانههای داخلی
در نهایت، امنیت ملی در عصر رسانه، نه با دیوارهای بلند، بلکه با ذهنهای مقاوم، روایتهای قدرتمند و رسانههای هوشمند حفظ میشود و پیروزی در این جنگ نیازمند بازآرایی کامل درک ما از رسانه، امنیت و قدرت است.