به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» همزمان با فرارسیدن میلاد پربرکت حضرت زینب کبری (س)، بانوی صبر و پیامرسانی عاشورا و روز گرامیداشت پرستار، فرصتی مغتنم پیش آمده تا بار دیگر از مجاهدتهای خاموش و فداکاریهای بیادعای قشری ایثارگر تقدیر به عمل آید.
در این میان، نقش همسران جانبازان، آن فرشتگان صبر و استقامت، که سالها و دهههاست با عشقی جاودان و همتی استوار، پرستاری از عزیزان خود را بر عهده دارند، نمادی درخشان از وفاداری و تجلیبخش فرهنگ ناب ایثار و شهادت است.

در همین راستا، گفتگویی صمیمانه با یکی از این پرستاران گمنام و گنجهای پنهان جامعه، نصرت سمندری همسر جانباز ۷۵ درصد، حاج سبزعلی اسماعیلی، انجام شده است. وی که بیش از چهار دهه است با عشقی آسمانی و روحیهای سرشار از افتخار، مسئولیت پرستاری از همسر جانبازش را بر دوش کشیده، خاطرات و دلنوشتههای خود را بیان کرده است.

پرستاری با عشق؛ روایت همسری که چهار دهه در خدمت جانباز است
نصرت سمندری، متولد ۱۳۴۲، از چگونگی آشنایی با همسرش و آغاز این مسیر خدمت گفت که همیشه در دل آرزومند بودم که بتوانم به جبهه و انقلاب اسلامی خدمتی کرده باشم. زمانی که توفیق ازدواج با همسرم را یافتم، ایشان تنها یک ماه پس از پیوند زناشویی، عازم جبهههای نبرد حق علیه باطل شد و پس از مجروحیتی سخت، به جمع جانبازان سرافراز انقلاب اسلامی پیوست. این رویداد برای من نه یک مصیبت، که افتخاری بزرگ بود؛ چراکه همواره عاشق این بودم که همسر یک جانباز باشم و در کنارش به خدمت بپردازم. این احساس، نیرویی الهی و روحیبخش در وجود من ایجاد کرد.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه چهل سال خدمت و پرستاری از یک جانباز را با انگیزهای پایدار ادامه داده، با چشمانی براق از عشق افزود: تقریباً چهل و یک سال از آن روزگار میگذرد. این راه، پر از مشقتها و دشواریها بود، اما من با عشقی وافر و احساسی سرشار از افتخار، آن را پیمودم. خدمت به یک جانباز، تنها یک تکلیف انسانی نیست؛ بلکه توفیقی الهی و موهبتی است از سوی معبود. من خوشحالم و به خود میبالم که توانستم در این مسیر قدم بگذارم. پرستاری از همسرم برای من تنها یک وظیفه نبود، بلکه حرکتی معنوی و عبادتی مستمر بود. خدا را شاکرم که این توفیق را به من عطا فرمود.
فرزندانی در مسیر خدمت
همسر جانباز اسماعیلی با اشاره به خانواده و فرزندانش گفت: پروردگار سه فرزند صالح به ما عطا فرمود؛ دو دختر و یک پسر. همه آنان راه پدر و مسیر خدمت به مردم و انقلاب را برگزیده و با افتخار آن را ادامه میدهند و این برای من والاترین مایه مباهات است.
سمندری در ادامه با تأکید بر نقش بیبدیل پرستاران و همسران جانبازان افزود: پرستاران گمنام، به ویژه همسران جانبازان، زحماتی را متحمل میشوند که شاید برای بسیاری غیرقابل تصور باشد. این راه، ریاضتی است که تنها با عشقی خالصانه و صبری بردبارانه میتوان آن را به پایان برد. من به تمامی این عزیزان میگویم که کار شما بینظیر و ارزشمند است و نزد خداوند متعال اجر و پاداشی عظیم دارد. ما باید همانند حضرت زینب (س) استوار و صبور باشیم و بدانیم که قدردانی از زحمات این قشر ایثارگر، وظیفهای همگانی است.
وی در پایان، آرزوی خود را اینگونه بیان کرد که از درگاه احدیت مسئلت میکنم به همه پرستاران فداکار و خانوادههای معظم شهدا و جانبازان، سلامتی و صبری روزافزون عطا فرماید. وجود بزرگانی چون امام خمینی (ره) و شهید سردار سلیمانی همواره چراغ راه و الهامبخش من در این مسیر بودهاست.آرزومندم که همگی ما، پیرو راه پرافتخار امام و شهدا و همراهی ثابتقدم و استوار با مقام معظم رهبری، امام خامنهای باشیم.

وصیت جانبازِ استوار
سبزعلی اسماعیلی، جانباز ۷۵ درصد و همسر خانم سمندری؛ خاطرات خود از دفاع مقدس را بیان کرد و گفت که متولد ۱۳۴۱ از روستای آهنگرکلای دابو آمل است، در سال ۱۳۶۲، تنها یک ماه از ازدواجم گذشته بود که بهصورت داوطلبانه و بسیجی به جبهه منطقه کردستان اعزام شدم و به مدت چهار ماه در آن منطقه حضور داشتم. در مرحله دوم نیز به منطقه جنوب، شهید بیگلو (مقر لشکر ۲۵ کربلا) اعزام شدیم.
وی ادامه داد: پس از طی آموزشهای لازم، به مدت ۲۵ روز ما را به چنگوله دهلران بردند. پس از ۲۲ روز حضور در آن منطقه، به همراه برادران رزمنده برای انجام مأموریت شناسایی رفتیم. در حین بازگشت، بر روی مین ضد نفر گذاشتیم و در نتیجه آن، هر دو پای اینجانب از سر زانو قطع شد و افتخار جانبازی ۷۵ درصد نصیبم شد
این جانباز دفاع مقدس با اشاره به سختیهای مسیر جانبازی که درس بزرگی از صبر و قناعت میدهد، افزود: مشکلات و دردهای فراوانی داشتیم و داریم، اما هرگاه به خانوادههای بزرگوار شهدا نگاه میکردیم، دردهای خودمان رنگ میباخت و کوچک میشد. درد جسمانی ما شدید بود، اما آنچه گاهی جان را بیشتر میآزرد، برخی بیتوجهیها و کملطفیها بود.
تقدیر از یک زندگی فداکارانه
اسماعیلی در کلامی سراسر مهر و وفا، خطاب به همسرش چنین گفت: اینک پس از چهل سال، باید بگویم که اگر امروز نفس میکشم و با افتخار زندگی میکنم، همه و همه مرهون فداکاریها، عشق و ازخودگذشتگی همسرم است. او برای من تنها یک همسر نبود؛ پرستاری مهربان، یاوری وفادار، و فرشتهای بود که خدا در سختترین روزهای زندگی به یاریم فرستاد. شبهای بیخوابیاش، روزهای پر مشقتش، و همه جوانیای که در راه پرستاری از من گذشت، گواه عشقی است که تنها در سایه لطف خداوند ممکن شد. من به عنوان یک جانباز، خود را همیشه مدیون این فرشته نجات میدانم و از درگاه خداوند متعال برایش طول عمر با عزت و سلامت مسئلت میکنم. کار او، کاری عادی نبود؛ جهاد در راه خدا بود و هست. ثمره این عشق و فداکاری، فرزندان صالحی است که امروز هر کدام در جایگاه خود خدمتگزار مردم و انقلاب هستند. سپاسگزارم و قدردان همه لحظههایی که با عشق به من زیست.
وی در سخنی با نسل جوان تأکید کرد: جانبازان واقعی کسانی هستند که الان چهل سال است بر روی شکم خوابیده اند و توان حرکت ندارند. جوانان عزیز! به خانوادههای شهدا و جانبازان نگاه کنید. به برخی حرفهای نسنجیده و گذرا توجه نکنند. جوانان ما امروز نیز اگر نیاز باشد، اولین کسانی هستند که خواهند رفت و از ارزشهای میهن اسلامی دفاع خواهند کرد.
از شعار تا عمل
این جانباز آزاده در پایان با بیانی دلسوزانه و دغدغهمند خطاب به مسئولان گفت: بنیاد شهید و امور ایثارگران در حد توانش خدمات میدهد، اما از مسئولان محترم شهرستان آمل استدعا دارم به خانه جانبازان سر بزنند و واقعاً از نزدیک مشکلات آنها را با چشمان خود ببینند. تنها به مراسم رسمی نیایند و پشت تریبون از جانبازان صحبت نکنند. اول بروند و مشکلات را لمس کنند، سپس پشت تریبون بروند و سخن بگویند. اینگونه صداقت و صمیمیت در عمل، دل بسیاری از ایثارگران را به دست میآورد.
این گفتگو، نماد ایثار هزاران زن ایرانی است که در سایهای گمنام، سالهاست با عشقی آسمانی به خدمت مشغولند و استوار ایستادهاند. در روز پرستار، قدردانی از این قشر زحمتکش که پاسداران سلامت و ارزشهای انقلاب هستند، بر همگان فرض و وظیفهای انقلابی است. روحیه فداکاری آنان، ادامهدهنده راه زینبوار شهدا و ایثارگران است.
گزارش: مجید ناییجی
انتهای خبر/