به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» گاهی انجام ندادن یک کار، بسیار عاقلانهتر و کمهزینهتر از انجام دادن کاری است که خروجی و نتیجهای ندارد. این جمله ساده، خلاصهای از واقعیتی است که سالهاست در برگزاری جشنوارههای بهظاهر فرهنگی و اقتصادی در شهرستان بهشهر دیده میشود؛ جشنوارههایی که با وجود هزینههای بالا، انرژی فراوان، تبلیغات گسترده و حضور دستگاههای مختلف، در نهایت به هیچ دستاورد ملموسی برای باغداران، کشاورزان و فعالان اقتصادی منطقه منجر نمیشود.

بهشهر، با دارا بودن ظرفیتهای جدی در تولیدات باغی و کشاورزی، از جمله انار، گردو، مرکبات، صنایع غذایی محلی و محصولات سنتی، بالقوه میتواند میزبان رویدادهایی باشد که نهتنها به توسعه اقتصادی کمک کنند، بلکه تصویر روشنی از هویت فرهنگی منطقه را به نمایش بگذارند. اما آنچه طی سالهای گذشته رخ داده، بیشتر شبیه به «نمایش» بوده تا «جشنواره». رویدادهایی که نام جشنواره را یدک میکشند اما نه هدف اقتصادی مشخصی دارند، نه خروجی فرهنگی قابل اندازهگیری، و نه حتی شناخت دقیقی از کارکرد یک جشنواره موفق.
جشنوارههایی با عنوان بزرگ و محتوای کوچک
نهادهای برگزارکننده اعم از شهرداریها، سمنها و برخی دستگاههای همراه—هرسال با بودجههای سنگین، جشنوارههایی چون جشنواره انار، جشنواره گردو و جشنواره کباب را برگزار میکنند، در حالی که فلسفه اصلی جشنوارههای محلی، باید ایجاد زنجیره اتصال تولیدکننده به مصرفکننده، جذب سرمایهگذار، معرفی ظرفیتهای بومی، کاهش واسطهگری و تقویت اشتغال پایدار باشد.
اما در عمل، این جشنوارهها به مکانی برای اجارهدادن غرفهها به قیمت گزاف، برگزاری یک اجرای موسیقی چند دقیقهای و تزئینات حداقلی تبدیل شدهاند. آن هم برای همان مردمی که محصولات منطقه را پیش از جشنواره هم میشناختند و نیازی به چنین نمایشهای پرهزینه نداشتند.
جشنواره انار؛ فرصتسوزی بزرگ در بستری طلایی
آخرین نمونه این ضعف مدیریت، جشنواره انار در بهشهر بود؛ جشنوارهای که میتوانست ویترین قدرتمندی برای معرفی محصولات باغی منطقه در سطح کشور باشد. ظرفیت انار در بهشهر تنها یک میوه نیست؛ یک زنجیره ارزش کامل پشت آن وجود دارد: صنایع فرآوری، تولید آبمیوه، رب انار، لواشک، محصولات آرایشی–بهداشتی، صنایع بستهبندی و صادرات.
این جشنواره میتوانست محل گفتوگوی مستقیم کشاورزان با کارخانهداران، محل ارائه طرحهای سرمایهگذاری، میزبان برندهای ملی فعال در حوزه انار، و حتی محفلی برای انتقال تجربه میان تولیدکنندگان مناطق مختلف کشور باشد.
اما هیچکدام از این موارد دیده نشد. برگزارکنندگان، حتی از ابتداییترین و بدیهیترین موارد نیز غافل بودند:
- دعوت از خوانندهای بومی با زبان محلی برای حفظ اصالت فرهنگی؛
- دعوت از سرمایهگذاران صنایع مرتبط با انار؛
- طراحی نمادین و تزئین فضا بر اساس هویت محصول؛
- برگزاری نشست تخصصی بین باغداران و فعالین اقتصادی؛
- معرفی رسمی ظرفیتهای کشاورزی منطقه به میهمانان ملی یا استانی.
در عوض، بخش عمدهای از هزینهها صرف پرداخت چند ده میلیون تومان به یک خواننده غیر بومی و هزینههای چندصد میلیونی ساخت سازهها شد؛ سازههایی که تنها برای چند روز به باغداران اجاره داده شده و پس از پایان جشنواره تخریب یا جمعآوری شدند.
وقتی جشنواره، جشنواره نیست!
نام «جشنواره» زمانی معنا پیدا میکند که اثر اقتصادی، اثر فرهنگی و اثر اجتماعی بر جای بگذارد. اما وقتی تمام بازدیدکنندگان همان ساکنان منطقه هستند و هیچ سرمایهگذاری از شهرهای دیگر برای بررسی فرصتهای اقتصادی دعوت نمیشود، نتیجه چه خواهد بود؟
چنین برنامهای نه فرصتی ایجاد میکند، نه مشکلی حل میکند، و نه ارزش افزودهای دارد. اگر قرار است تنها چند غرفه، یک سن اجرا، چند بنر و چند میز برپا شود، این کار بیشتر شبیه برنامههای مناسبتی محدود است، نه یک جشنواره تخصصی با هدف توسعه منطقه.
ضرورت ورود دستگاههای نظارتی
با توجه به حجم هزینههایی که از منابع عمومی—از جمله بودجه شهرداریها، اعتبارات جهاد کشاورزی و مشارکت نهادهای دولتی—خرج این جشنوارههای بیثمر میشود، شایسته است دستگاه قضایی و نهادهای نظارتی نسبت به این روند ورود کنند.
پرسش مهم این است: چرا باید فرصتهای معرفی ظرفیتهای اقتصادی منطقه، به میزانی از بیتدبیری برگزار شود که نهتنها سودی نصیب مردم نکند، بلکه مانع رشد اقتصادی شود؟
چرا باید برای ساخت رزومه، ماجراجویی یا اقدامات نمایشی، فرصتهای طلایی باغداران و کشاورزان از بین برود و بیتالمال هزینه شود، بدون اینکه حتی یک نتیجه ماندگار ثبت شود؟
- اگر توان اجرای درست یک جشنواره وجود ندارد؛
- اگر برنامهریزی، شناخت ظرفیتها، جذب سرمایهگذار و هدفگذاری روشن در کار نیست؛
- اگر خروجی اقتصادی و فرهنگی مشخصی دیده نمیشود؛
- پس نکنید. چون «اگر میکنید، خراب میکنید».
وجیهه یخکشی
انتهای خبر/