به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» جمهوری اسلامی ایران همواره در عرصه بینالملل ثابت کرده که کشتیای استوار در درقاهره؛ پایان یک مسیر بی ثمریای پرتلاطم دیپلماسی است. رویکرد ایران مبتنی بر حسن نیت و تعامل سازنده با جهان خارج بوده است، اما این تعامل به معنای پذیرش بیاحترامی به توافقات و تعهدات بینالمللی نیست.

تاریخ پرونده هستهای گواه روشنی بر این ادعاست؛ ایران در چارچوب حقوق حاکمیتی خود و مطابق با مقررات آژانس بینالمللی انرژی اتمی عمل کرده، در حالی که طرف غربی با رفتارهای غیرقابل پیشبینی و دور از آداب دیپلماتیک، اعتماد لازم برای تعامل پایدار را مخدوش ساخته است.
حسن نیت ایرانی در مقابل رفتار غیرقابل اعتماد غرب
ایران با انعقاد برجام، عالیترین سطح از تعامل سازنده را به نمایش گذاشت. این اقدام که با تایید شورای امنیت سازمان ملل به عنوان یک توافق بینالمللی قلمداد شد، نشاندهنده اراده جدی ایران برای یافتن یک راهحل مسالمتآمیز بود. متأسفانه، خروج یکجانبه آمریکا از این توافق و اعمال فشار سیاسی و اقتصادی شدید علیه ملت ایران، نه تنها نقض فاحش تعهدات بینالمللی بود، بلکه عمق استاندارد دوگانه حاکم بر رفتار قدرتهای غربی را آشکار کرد. این اقدام نشان داد که برای طرف غربی، تعهدات بینالمللی تنها زمانی معتبر هستند که با منافع سیاسی آنها همسو باشد.
آژانس انرژی اتمی: از اعتبار تا ابزار بودن
آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان نهادی بینالمللی میبایست مستقل، عادلانه و فنی عمل کند. اما متأسفانه شاهدیم که این نهاد به تدریج استقلال و اعتبار خود را از دست داده و به ابزاری در دست کشورهای غربی و رژیم صهیونیستی تبدیل شده است. گزارشهای یکسویه، اصرار بر موضوعاتی که ماهیت فنی ندارند و نادیده گرفتن همکاریهای گسترده فنی ایران، همگی گواه بر این مدعاست. این نهاد با پذیرش فشار سیاسی از سوی برخی قدرتها، عملاً از مسیر حرفهای و بیطرفانه خود منحرف شده و به عاملی برای تشدید تنشها تبدیل گشته است.
پایان تفاهم قاهره: نتیجه طبیعی بیتعهدی طرف مقابل
تفاهم قاهره که در مقطعی به عنوان چراغ امیدی برای احیای دیپلماسی تلقی میشد، عملاً مدتها پیش از آنکه رسماً اعلام شود، به دلیل رفتارهای غیرسازنده طرف غربی تضعیف شده بود. ادامه تحریمها، تصویب قطعنامههای بیاساس و ادعاهای بیپایه، نفس این تفاهم را از بین برده بود. بنابراین، اعلام رسمی پایان آن، تنها تایید یک واقعیت موجود بود. این اقدام ایران نه یک تصمیم تهاجمی، بلکه پاسخی منطقی به مجموعهای از اقدامات خصمانه و نقض متوالی تعهدات بود.
فرصتسوزی به دست غرب
جمهوری اسلامی ایران همچنان بر اصول خود مبنی بر تعامل سازنده و احترام متقابل پایبند است. اما این مسیر دوطرفه است. دیپلماسی زمانی میتواند به نتیجه برسد که بر پایه صداقت، احترام به تعهدات و رعایت حقوق حاکمیتی کشورها استوار باشد. کشورهای غربی با ادامه سیاستهای یکجانبه، اعمال فشار سیاسی و به کارگیری استاندارد دوگانه، به طور سیستماتیک فرصتهای دیپلماسی را از بین میبرند.
ایران هرگز در برابر زور و بیاحترامی سر خم نخواهد کرد، اما همچنان آماده است در بستری عادلانه و محترمانه، به گفتوگو و تعامل برای حل و فصل مسائل بینالمللی بپردازد. این انتخاب غرب است که آیا میخواهد بر مواضع غیرسازنده خود اصرار ورزد، یا با احترام به حقوق مسلم ایران، راه را برای آرامش و ثبات در منطقه هموار کند.