به گزارش پایگاه خبری چالوس رسانه به نقل از پایگاه خبری تحلیلی «بلاغ» دکتر فاطمه قادیان انارمرزی| در دنیای پیچیده امروز که عصر اطلاعات و اقتصاد دیجیتال نام گرفته، دو رکن اصلی «توسعه» و «پیشرفت» هر کشور، «صنعت» به عنوان موتور محرکه اقتصاد و «رسانه» به عنوان قلب تپنده افکار عمومی و محمل آگاهیبخشی هستند.

این دو، نه دو قلمروی جداگانه، که دو بال برای پرواز ملتها به سمت قلههای خودکفایی و استقلال هستند. اگر صنعت را تن بنیاد اقتصاد بدانیم، رسانه، روح حیاتبخش و جهتدهنده به این کالبد است. پیوندیست که اگر به درستی فهمیده و تحکیم شود، میتواند کشوری را به قلههای رفاه و استقلال برساند و اگر مورد غفلت واقع شود، ممکن است تمام سرمایهگذاریهای مادی را به حاشیه براند.
این نوشتار بر آن است تا با نگاهی ویژه به ظرفیتهای بینظیر استان مازندران، این رابطه دوسویه را به تفصیل بررسی کند.صنعت بدون نقشه راه و چشمانداز، همچون کشتی بیبادبانی در میان امواج خروشان طوفانزاست. اینجاست که رسانه با معرفی ظرفیتها، فناوریهای نوین، بازارهای هدف و نیازهای استراتژیک کشور، چشم اندازی روشن پیش روی صنعتگران، مدیران و حتی سرمایهگذاران خرد و کلان میگذارد.
تصور کنید یک رسانه محلی یا یک پایگاه خبری مردمی در شهرستان جویبار، گزارشی مستند و تصویری از موفقیت یک واحد کوچک تولیدی «سبد میوه » در یکی از روستاهای اطراف جویبار تهیه کند. این گزارش تنها به معرفی محصول نمیپردازد؛ بلکه مراحل فرآوری، اشتغالزایی برای جوانان محلی، چالشهای لجستیکی و راههای فروش آن را نیز بررسی میکند.
چنین گزارش جامعی، نه تنها آن واحد تولیدی را به جامعه محلی و ملی معرفی و آن را تشویق میکند، بلکه برای دهها (کارآفرین) بالقوه در دیگر شهرهای مازندران و حتی در داخل و خارج از کشورمان ایران الگویی عملی و قابل تکرار ترسیم مینماید. این رسانه است که میتواند با بررسی موانع پیشروی صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی مازندران (از برنج و مرکبات تا کیوی و گل و گیاه)، افقهای جدیدی را برای سرمایهگذاری و نوآوری در این استان بگشاید.
داستانهای پرشور و غرورآفرین کارگران، مهندسان و مدیرانی که در خطوط تولید کارخانجات و کارگاهها، شبانهروز و در سکوت خبری، برای خودکفایی کشور میجنگند، غنیترین و اصیلترین ماده اولیه برای تولید محتوای رسانهای است. این داستانها، روایتهای اصیل ایرانی-اسلامی از جهاد اقتصادی هستند که هم «امید» میآفرینند و هم روحیه ایثار، تعهد و تلاش را در بدنه جامعه نهادینه میکنند.صنعت گردشگری و هتلداری در شمال کشور، به ویژه پس از دوران سخت همهگیری کرونا، نیازمند بازآفرینی تصویر خود بود.
رسانههای محلی با روایتِ تلاشِ یک کارآفرین کارگاه خیاطی درجویبار برای حفظ نیروهای انسانی خود در دوران رکود، یا پوشش ابتکار عمل یک مجموعه بومگردی در جویبار در زمینه توسعه گردشگری سلامت، نه تنها به آن کسبوکارها جان دوباره بخشیدند، بلکه الگویی از مسئولیتپذیری اجتماعی و تابآوری اقتصادی را به نمایش گذاشتند.
رسانهها با رصد هوشمندانه، دقیق و منصفانه عملکرد صنعت، همچون چراغی پرنور، هم کاستیها و نقاط ضعف را نشان میدهد و هم دستاوردها و نقاط قوت را پایش و پوشش میدهد. این نظارت سازنده و غیرسیاسی، به شفافیت، پاسخگویی و در نهایت بهبود عملکرد منجر شده و اعتماد عمومی را جلب میکند.یک روزنامه محلی یا یک کانال خبری مردمی در جویبار، میتواند با بررسی عملکرد یک شرکت بزرگ صنعتی در حوزه پسماند یا پساب، همگان را نسبت به تعهدات زیستمحیطی آن شرکت آگاه کند.
این گزارش اگر همراه با دقت و انصاف باشد، نه تنها به تخریب آن شرکت نمیانجامد، بلکه آن را وادار میسازد تا استانداردهای خود را بالا ببرد و در نهایت، اعتماد مردم محلی را که نگران سلامت محیط زیست خود هستند، جلب نماید. از سوی دیگر، صنعت با گشودن درهای خود به روی رسانههای مردمی و جهادی، صداقت و شفافیت خود را به نمایش میگذارد و زمینه ای برای مشارکت واقعی و آگاهانه مردم در فرآیندهای اقتصادی فراهم میسازد. وقتی یک کارخانه تولید لوله درجویبار، میزبان اصحاب رسانه میشود و از خطوط تولید، اقدامات ایمنی و برنامههای توسعهای خود گزارش میدهد، در حقیقت سرمایه اجتماعی خود را افزایش میدهد.
در این میان، نقش رسانههای مردمی، بسیجی، جهادی و پایگاههای خبری محلی، بیبدیل و غیرقابل جایگزین است. این رسانهها، که ریشه در بطن جامعه دارند، با زبان مردم، با عینک دلسوزی و با دوربین حقیقتیاب، پیوندی ناگسستنی بین خطوط تولید و کوچههای شهر و روستا ایجاد میکنند. آنها هستند که میتوانند «یک محصول داخلی» را به «یک افتخار ملی» تبدیل کنند.
آنها روابط عمومیهای رسمی و پرزرق و برق ندارند، اما اعتماد مردم را دارند.در دوران کرونا در استان مازندران، این رسانههای مردمی و کانالهای جهادی بودند که همگام با نیروهای بسیج و هلالاحمر، نه تنها به امدادرسانی پرداختند، بلکه ظرفیتهای صنعتی و تولیدی استان برای کمکرسانی را هماهنگ و معرفی کردند.
یک کانال تلگرامی محلی در جویبار، از یک کارخانه تولیدی پوشاک درخواست کرد تا برای آسیبدیدگان ماسک و روپوش تولید کند و از دیگر سو، از مردم خواست تا ماشینهای خود را برای حمل این اقلام به مناطق مختلف شهرستان آماده کنند. این، همان پیوند زنده و پویای صنعت و رسانه در بستر عمل جهادی است.
هیچ سخنی از پیوند رسانه و صنعت در جمهوری اسلامی ایران کامل نخواهد بود، مگر با یاد و خاطره شهیدانی که جان خود را در هر دو عرصه تقدیم این مرز و بوم کردند. شهید محمود صارمی، خبرنگار فداکار ایرنا که در مأموریت خبررسانی در افغانستان و شهید سیف اله تبریزی خبرنگار دوران دفاع مقدس از شهرستان جویبار به شهادت رسیدند که نماد عرصه رسانه هستند.
و از سوی دیگر، صنعت کشور ما شهدای بزرگی همچون شهید محمدعلی فتحیمقدس و در جویبارشهید تقی ایجادی جویباری را به یاد دارد که در کارخانه و در مسیر توسعه صنعتی کشور تلاش میکردند و در نهایت نیز در راه دفاع از میهن به شهادت رسیدند. این شهدا به ما میآموزند که هم در عرصه اطلاعرسانی و هم در میدان تولید، باید با روحیه جهادی، ایثار و مسئولیتپذیری قدم برداریم. شهدا که خود یادآور روحیه عدالتخواهی و سادهزیستی است و بهترین تریبون برای زنده نگاه داشتن این آرمانهاست.
در پایان به عنوان خبرنگار و کارشناس رسانه، صنعت ایران اسلامی، به ویژه در استان پرظرفیت مانند مازندران، امروز نیازمند جهشی تاریخی است. این جهش، که همان «تولید و سرمایهگذاری» که مورد تأکید مقام معظم رهبری است، بدون پشتیبانی، همراهی و همرزمی رسانههای متعهد، مردمی و جهادی ممکن نخواهد بود.
این یادداشت با درک این ضرورت استراتژیک، فرصتی طلایی است تا بار دیگر بر این پیوند مقدس تأکید کنیم و برای تحقق عملی آن برنامهریزی نماییم. متعهد میشویم که روایتگر صادق حماسههای صنعتی و اقتصادی این استان باشیم. از موفقیتهای کوچک و بزرگ در صنایع مختلف و مشکلات را نه برای تخریب، بلکه برای حلکردن و مطالبهگری منصفانه بازتاب دهیم.
صنعتگران، کارآفرینان و مدیران صنعتی استان مازندران باور دارند که رسانه، پُلی برای اعتماد، پیشرفت و تعامل با جامعه است. درهای کارخانههای خود را به روی رسانههای دلسوز میگشایند و پاسخگوی شفاف اقدامات خود هستند و مردم مازندران حامی محصولات داخلی و تولیدات استان خود خواهند بود و پیامرسانان هم موفقیتهای صنعت ایران را در شبکههای اجتماعی و محافل مختلف، «برنج شمال»، «مرکبات شمال» و «صنایع دستی شمال» را نه تنها به عنوان یک کالا، بلکه به عنوان یک هویت و افتخار ملی معرفی میکنند.
این پیوند مقدس، تنها راه رسیدن به قلههای سربلندی، خوداتکایی و ساختن ایرانی آباد و آزاد در سایه اقتصاد مقاومتی و عزم جهادی است. به یاری خدا و با همت والای مردم و مسئولان دلسوز ، این مسیر با سرعت و قوت بیشتری طی خواهد شد.